هفت روز با دوستداران کتاب گذشت

ساخت وبلاگ
نمایشگاه کتاب و جشن دوستداران کتاب در شهر آفتاب به راه است.
هفت روز است که میهمان دوستداران و علاقه‌مندان به کتاب هستیم. مخاطبانی که برخی از آنها را سالی یکبار در همین میعادگاه نمایشگاه ملاقات می‌کنیم و دیدارها و گفته‌هایمان تازه می‌شود.

برخی دوستان و همراهان همیشگی هستند که سراغ از کتاب‌های جدید می‌گیرند و کتاب‌های نخریده را تکمیل می‌کنند و از کلاس‌ها و برنامه‌های موسسه می‌پرسند و مثل همیشه می‌گویند کاش سیرمطالعاتی‌ها و نشست‌ها در شهرهای دیگر هم برگزار شود تا ما هم بهره ببریم.

برخی دیگر دوستانی تازه هستند که به اسم غرفه نگاه می‌کنند و زیر لب زمزمه می‌کنند: امام موسی صدر؟ ... و وقتی با لبخند غرفه‌داران مواجه می‌شوند پرسش را آغاز می‌کنند تا بدانند او کیست و این موسسه چه می‌کند؟ از لابه‌لای همین گپ وگفت‌هاست که می‌شوند دوستان جدید ما و با خرید یک کتاب می‌روند تا سید موسی صدر را بهتر بشناسند.

یک روز رهیافت‌های اقتصادی اسلام، روز دیگر مجموعه تفسیر قرآن، روز دیگر ادیان در خدمت انسان، روز دیگر عصایت را به میله های زندان بزن موسی و ... اقبال بیشتری در نزد مخاطبان می‌یابند تا عنوان پرفروش روز را دریافت کنند. این‌گونه می‌شود که روزها از پی هم می‌روند تا از نیمه روزهای جشن کتاب هم عبور کنیم و به پایان هفته‌ا‌‌ی نزدیک شویم که روزهای شلوغی را برای دیدارهای بیشتر انتظار می‌کشیم.

برای آزادی او چه كرده ايم؟!

امسال بنری به دیوار غرفه نصب کرده‌ایم که پرسشی بزرگ و دردناک را مطرح می‌کند: برای آزادی او چه کرده‌ایم؟
و در کنار تصویر او این‌گونه نوشته‌ایم:

۹ شهریور ۱۳۵۷ روز ربودن اوست ...
سال‌ها می‌گذرد و زندان زمانه گشوده نشده است و امام موسی صدر و دو یار همراهش  در اسارت‌اند و همچنان عجیب‌ترین جنایت تاريخ ادامه دارد.
بر ما و بر همۀ  آزادگان جهان است که برای آزادی امام موسی صدر بی وقفه تلاش کنیم،
برای آزادی امامی كه برای دفع خطر از منطقه در سفری رسمی در لیبی ربوده شد.
در اين راه وظيفه صاحبان قدرت و نفوذ از همه بيشتر است ...
دست از پیگیری نمی‌کشیم و به شکستن زنجیرهای ظلم و اسارت بس اميدواريم.



خیلی‌ها بنر و نوشته روی آن را می‌خوانند، سری تکان می‌دهند و می‌روند، برخی هم با همراهشان زمزمه‌هایی زیر لب می‌کنند و برخی دیگر مستقیم به طرف ما غرفه‌داران برمی‌گردند و می‌گویند راستی چه خبر؟ آخرین خبری که از او دارید چیست؟

یک‌بار هم مرد میانسالی گفت واقعا می‌شود این سوال را از کسانی که کاری از دستشان برمی‌آید پرسید؟ که برای آزادی او چه کرده‌اند؟ و گرم صحبت از روند پیگیری این جنایت تلخ و ادامه‌دار می‌شود و می‌گوید مگر از خانواده او چه کاری ساخته است که تنها آنها پیگیری می‌کنند؟ قدرت‌ها باید به میان بیایند تا او آزاد شود ...

کتاب‌ها از قفسه‌های غرفه خالی می‌شوند و همراه با خریداران به خانه‌ها می‌روند تا قصه آغاز کنند و از اندیشه مردی بگویند که به اقرار بسیاری از بزرگان اهل اندیشه پیشتز از زمان خود فکر و عمل می‌کرد. مردی که سی و هشت سال است به واسطه همین اندیشه پیشتاز و مقاومت خستگی‌ناپذیرش در اسارت به سر می‌برد.
باز هم از خودمان و از همه آزادگان جهان می‌پرسیم: برای آزادی او چه كرده ايم؟!

جاماسب...
ما را در سایت جاماسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : استخدام کار jamasb بازدید : 206 تاريخ : جمعه 22 ارديبهشت 1396 ساعت: 18:48